به گزارش مشرق، انتخاب مسیر حرکت در تراکتورسازی تبریز با مشکلاتی مواجه شده است، تونی الویرا به نظر میرسد به دلیل طلب زیاد و بالا رفتن سن دیگر انگیزه زیادی برای ماندن در تبریز ندارد.
اما تصمیمگیری برای مدیران این باشگاه پیرامون چگونگی ادامه مسیر هم بسیار سخت شده و با وجود آنکه تراکتورسازی اصلا زمانی برای از دستدادن ندارد و باید یک شنبه به مصاف استقلال برود در جلسه روز شنبه عصر به نتیجه نرسید و اعضا نتوانستند تصمیم مشخصی برای تراکتورسازی بگیرند.
پیگیریها مشخص کرد که دلایل شکست در تصمیمگیری در جلسه اول به شرح زیر است:
بدهی به تونی
بدهی تراکتورسازی به تونی بسیار بالاست و تراکتورسازی باید فکری بابت این موضوع داشته باشد. تونی استعفا داده اما برای جدایی، تراکتور باید با این مربی به توافق برسد تا طبق قانون بتواند با مربی بعدی خود قرار داد رسمی داشته باشد.
حتی اگر چنین هم نبود باید تاکید کرد که تراکتور باید با تونی به توافق نهایی در مورد بدهی اش برسد تا کار به شکایت نرسد و البته وجود مبلغ بالای طلب تونی توافق را سخت کرده است.
اختلاف در هیات مدیره
آنچه مشخص و معلوم است، اختلاف در میان اعضای هیات مدیره تراکتور سازی تبریز است. علاوه بر عدم تصمیم گیری که خود موید مشکلات است و حرفهایی که مدیرعامل این باشگاه بر زبان آورده در مورد آنچه بر زبان نخواهد آورد باید تاکید کرد که ماههاست که آجورلو در جلسات هیات مدیره تراکتورسازی شرکت نکرده و همچنان هم شرکت نمی کند تا اعتراض خود را نشان بدهد.
اختلافها در مورد جدایی تونی و در مورد انتخاب مربی بعدی ادامه دارد و البته توقع این است که بسیار سریع با وجود این اختلافها تعیین تکلیف شود و یا تونی ابقا و یا مربی بعدی انتخاب شود.
مشکلات گزینههای مربیان مد نظر
گزینههایی که عباسی به آنها اشاره کرد هر کدام مشکلات خاص خود را دارند. یک به یک این مشکلات را از نظر میگذرانیم:
اول: امیر قلعه نویی
مطمئنا از منظر کارنامه مربیگری امیر قلعه نویی کارنامه درخشانی دارد اما در تبریز روی او واکنش خوبی وجود نداشته اند. صرف نظر از بیانیه ها و آرای مردمی که این روزها لابهلای اخبار تراکتور وجود دارد و به سود امیر قلعه نویی هم نیست، درگیریها و شکایت امیر قلعهنویی از تراکتورسازی و البته شکایت این باشگاه از این مربی که نهایتا به شکستن درب خانه امیر در تبریز انجامید و مصادره خانه اجارهای وی تنها بخشی از مشکلات فی مابین این مربی و آن باشگاه بود.
در کنار این موارد برخی مصاحبهها در مورد اطرافیان سرمربی سابق تراکتور سازی به وجود آمد که پرونده منکراتی را باز کرده بود و با واکنش شدید امیر و همان اطرافیان انجامید و از آن به بعد سکوها در یادگار امام (ره) به شدت علیه قلعه نویی شدند تا جایی که دو مرتبه امیر قلعهنویی به بهانه های مختلف اصلا حاضر نشد با استقلال به تبریز برود.
دوم: رسول خطیبی
رسول آینده تراکتورسازی به شمار میرود اما واقعیت این است که خطیبی با درگیری با همین هیات مدیره و مدیرعامل از تراکتورسازی جدا شده و انتخاب او توسط همین هیات مدیره دقیقا رسیدن به نقطه اشتباه کردن هیات مدیره است.
حتی اگر چنین باشد و اعضا به این نکته رسیده بودند که کنار زدن خطیبی اشتباه بوده بعید است که همین اعضا با این تصمیم به آن اشتباه اعتراف کنند.
از سوی دیگر خطیبی با وجود آنکه در تراکتورسازی هم مربیگری کرده همچنان جوان و بیکارنامه محسوب می شود و به این ترتیب نمیتوان گفت که این گزینه هم گزینهای ایده آل برای تراکتور است.
سوم: حسین فرکی
حسین فرکی کارنامه دارد، او دوبار قهرمان ایران شده و مربی بسیار باشخصیتی هم هست اما تراکتورسازی یک باشگاه پرشور و پر تماشاگر است و فرکی با تماشاگران همیشه مشکل داشته و طرح و برنامهای برای کنترل سکوها نداشته است.
در واقع فرکی تنها عیب کارش همین است که در باشگاه های پر طرفدار کار نکرده وگرنه تاکنون سرمربی تیم ملی هم شده بود. او هم در اهواز با تماشاگران به مشکل خورد و هم در اصفهان با وجود قهرمانی از هر دو تیم هم به همین دلیل جدا شد و البته این مشکلات در تبریز بیش از اصفهان و اهواز است.
چهارم: مربی خارجی
گزینه مربی خارجی به چند دلیل خارج از برنامه است چرا که هم گران است و هم شناخته شده نیست و هم زمان زیادی را از دست میدهد تا بتواند تیمش را بشناسد.
در نهایت باید گفت تراکتورسازی به دلایل ذکر شده در برزخ گرفتار شده و نتوانسته در مورد مربی این تیم تصمیم بگیرد و البته امیدواریم هر چه زودتر تصمیم نهایی در مورد این تیم توسط هیات مدیره اخذ شود.
اما تصمیمگیری برای مدیران این باشگاه پیرامون چگونگی ادامه مسیر هم بسیار سخت شده و با وجود آنکه تراکتورسازی اصلا زمانی برای از دستدادن ندارد و باید یک شنبه به مصاف استقلال برود در جلسه روز شنبه عصر به نتیجه نرسید و اعضا نتوانستند تصمیم مشخصی برای تراکتورسازی بگیرند.
پیگیریها مشخص کرد که دلایل شکست در تصمیمگیری در جلسه اول به شرح زیر است:
بدهی به تونی
بدهی تراکتورسازی به تونی بسیار بالاست و تراکتورسازی باید فکری بابت این موضوع داشته باشد. تونی استعفا داده اما برای جدایی، تراکتور باید با این مربی به توافق برسد تا طبق قانون بتواند با مربی بعدی خود قرار داد رسمی داشته باشد.
حتی اگر چنین هم نبود باید تاکید کرد که تراکتور باید با تونی به توافق نهایی در مورد بدهی اش برسد تا کار به شکایت نرسد و البته وجود مبلغ بالای طلب تونی توافق را سخت کرده است.
اختلاف در هیات مدیره
آنچه مشخص و معلوم است، اختلاف در میان اعضای هیات مدیره تراکتور سازی تبریز است. علاوه بر عدم تصمیم گیری که خود موید مشکلات است و حرفهایی که مدیرعامل این باشگاه بر زبان آورده در مورد آنچه بر زبان نخواهد آورد باید تاکید کرد که ماههاست که آجورلو در جلسات هیات مدیره تراکتورسازی شرکت نکرده و همچنان هم شرکت نمی کند تا اعتراض خود را نشان بدهد.
اختلافها در مورد جدایی تونی و در مورد انتخاب مربی بعدی ادامه دارد و البته توقع این است که بسیار سریع با وجود این اختلافها تعیین تکلیف شود و یا تونی ابقا و یا مربی بعدی انتخاب شود.
مشکلات گزینههای مربیان مد نظر
گزینههایی که عباسی به آنها اشاره کرد هر کدام مشکلات خاص خود را دارند. یک به یک این مشکلات را از نظر میگذرانیم:
اول: امیر قلعه نویی
مطمئنا از منظر کارنامه مربیگری امیر قلعه نویی کارنامه درخشانی دارد اما در تبریز روی او واکنش خوبی وجود نداشته اند. صرف نظر از بیانیه ها و آرای مردمی که این روزها لابهلای اخبار تراکتور وجود دارد و به سود امیر قلعه نویی هم نیست، درگیریها و شکایت امیر قلعهنویی از تراکتورسازی و البته شکایت این باشگاه از این مربی که نهایتا به شکستن درب خانه امیر در تبریز انجامید و مصادره خانه اجارهای وی تنها بخشی از مشکلات فی مابین این مربی و آن باشگاه بود.
در کنار این موارد برخی مصاحبهها در مورد اطرافیان سرمربی سابق تراکتور سازی به وجود آمد که پرونده منکراتی را باز کرده بود و با واکنش شدید امیر و همان اطرافیان انجامید و از آن به بعد سکوها در یادگار امام (ره) به شدت علیه قلعه نویی شدند تا جایی که دو مرتبه امیر قلعهنویی به بهانه های مختلف اصلا حاضر نشد با استقلال به تبریز برود.
دوم: رسول خطیبی
رسول آینده تراکتورسازی به شمار میرود اما واقعیت این است که خطیبی با درگیری با همین هیات مدیره و مدیرعامل از تراکتورسازی جدا شده و انتخاب او توسط همین هیات مدیره دقیقا رسیدن به نقطه اشتباه کردن هیات مدیره است.
حتی اگر چنین باشد و اعضا به این نکته رسیده بودند که کنار زدن خطیبی اشتباه بوده بعید است که همین اعضا با این تصمیم به آن اشتباه اعتراف کنند.
از سوی دیگر خطیبی با وجود آنکه در تراکتورسازی هم مربیگری کرده همچنان جوان و بیکارنامه محسوب می شود و به این ترتیب نمیتوان گفت که این گزینه هم گزینهای ایده آل برای تراکتور است.
سوم: حسین فرکی
حسین فرکی کارنامه دارد، او دوبار قهرمان ایران شده و مربی بسیار باشخصیتی هم هست اما تراکتورسازی یک باشگاه پرشور و پر تماشاگر است و فرکی با تماشاگران همیشه مشکل داشته و طرح و برنامهای برای کنترل سکوها نداشته است.
در واقع فرکی تنها عیب کارش همین است که در باشگاه های پر طرفدار کار نکرده وگرنه تاکنون سرمربی تیم ملی هم شده بود. او هم در اهواز با تماشاگران به مشکل خورد و هم در اصفهان با وجود قهرمانی از هر دو تیم هم به همین دلیل جدا شد و البته این مشکلات در تبریز بیش از اصفهان و اهواز است.
چهارم: مربی خارجی
گزینه مربی خارجی به چند دلیل خارج از برنامه است چرا که هم گران است و هم شناخته شده نیست و هم زمان زیادی را از دست میدهد تا بتواند تیمش را بشناسد.
در نهایت باید گفت تراکتورسازی به دلایل ذکر شده در برزخ گرفتار شده و نتوانسته در مورد مربی این تیم تصمیم بگیرد و البته امیدواریم هر چه زودتر تصمیم نهایی در مورد این تیم توسط هیات مدیره اخذ شود.